حسین نخعیشریف | شهرآرانیوز؛ جام چهارم تختجمشید برای ابومسلم با شور و امید آغاز شد. بازیهای نیمفصل دوم این تیم در لیگ سوم نهتنها مشهدیها، بلکه بیشتر کارشناسان را متقاعد کرده بود که سیاهجامگان دیار خراسان در سال ۵۵ با استفاده از تجارب بهدستآمده، چنان قوی و مستحکم خواهند بود که قطب جدیدی در فوتبال ظهور خواهد کرد. تداوم حضور مربی رومانیایی و حفظ اسکلت تیم هم بر این باور میافزود، اما درعمل آنچه اتفاق افتاد، حتی به ذهن بدبینترین افراد هم نمیرسید.
ناکامی مشکیپوشان را میتوان به عوامل درونی و بیرونی تقسیمبندی کرد. آنها بدون ریشهیابی اختلافات مسیحنیا و تشرفی، سادهترین راه را در جدایی بازیکنی دیدند که فصل گذشته غیرتمندانه در چندین پست برای آنها بازی کرده بود. با جدایی مجید تشرفی، درعمل یک عنصر اثرگذار تاکتیک ابومسلمیها در پرتاب اوتهای بلند، دیگر وجود نداشت و همین مسئله و همچنین روشدن این تاکتیک برای حریفان، درعمل یکی از راههای اصلی گلزنی سیاهجامگان را مسدود کرده بود.
مصدومیت شدید مسیح مسیحنیا در همان هفته آغازین رقابتها نیز فقط کمشدن یک مدافع نبود، بلکه رهبری داخل میدان و حتی خارج از میدان ابومسلم در نبود او متزلزل شد، بهگونهای که تا آخر فصل چندین بازیکن (قلیچخانی، ابراهیمزاده و میثاقیان) بازوبند کاپیتانی را بر بازو بستند، اما هیچیک نتوانستند نشانی از کاپیتان مسیح داشته باشند. شاید اگر تشرفی میماند، اینجا هم گرهگشا میشد.
کادرفنی ابومسلم حتی چندین هفته برای جانشین مسیحنیا افراد متفاوت را امتحان کرد تا با درایت سیدمهدی قیاسی به پنجعلی رسید؛ بازیکنی که چنان مناسب این پست بود که سالیان سال تیمملی را هم قبضه کرد.
خط میانی پاشنه آشیل ابومسلم بود، چه در لیگ سوم و چه در لیگ چهارم، اما کادرفنی فقط عباس موسیوند را به افراد قبلی افزود که او هم چندان موفق نبود، بنابراین مربیان این تیم با تغییر پست مهرهها سعی کردند این خلأ را پر کنند که جواب مثبتی نگرفتند.
در خط حمله ۹ گل زده در ۳۰ بازی بهخوبی نشانگر ضعف مفرط این تیم است؛ جایی که ذوبآهن که یک رده بالاتر از ابومسلم در جدول قرار گرفت، ۲۱ گل وارد دروازه حریفان کرده بود. غلامرضا برهانزاده در اولین فصل حضورش چنگی به دل نزد و محمود ابراهیمزاده هم دائم در این فصل درحال گربهرقصانی بود تا عنوان ضعیفترین خط حمله نصیب ابومسلم شود.
همانگونه که در هنگام استخدام کولسکو معلوم نشد این مربی گمنام رومانیایی از کجا آمد و آمدنش بهر چه بود! در پایان هم مشخص نشد چرا و چطور رفت.
در گپوگفت با بازیکنان وقت ابومسلم، جملگی بر ۲ موضوع درباره این مربی یوگسلاو تأکید میکردند: مهربانی از بعد رفتار فردی و نداشتن دانش لازم در بعد فنی!
اگر مالکان ابومسلم در هنگام برکناری عباس رضوی در فصل قبل دلایلی بیان کردند، اینبار بدون هیچ توضیحی، کولسکو برکنار و راهی تیم دستهدومی الکترونیک شیراز شد.
با رفتن تشرفی در ظاهر عامل اختلاف از این تیم جدا شد، اما شکاف عمیق بازیکنان بومی و غیربومی همچنان پابرجا ماند. به اسامی کاپیتانهای ابومسلم در این فصل یکبار دیگر بنگرید! بیاعتنایی مالکان باشگاه به بازیکنان بومی چه از بعد رفتاری و چه از بعد مادی، باعث اعتصاب ۶ بازیکن بومی در حساسترین برهههای این فصل شد، اعتصابی که به اخراج صفوی و نیکخو از این تیم منجر شد.
بیدرایتی مسئولان باشگاه هم بارها باعث ایجاد تنش در تیم شد تا حرف عباس رضوی، مربی سابق مشکیها، عینیت یابد؛ جایی که گفته بود آقایان فکر میکنند تیمداری مثل خرید و فروش در بازار است! برادران مهاجرانی با برخورد قلدرمآبانه و تهدید به انحلال تیم درعمل تیشه به ریشه تیم خود زدند، زیرا از زمان اعلام این خبر، واسطههای سایر تیمها، چون خوره به جان بازیکنان شاخص این تیم افتادند تا همان میزان انگیزه موجود هم از بین برود!
سیدمهدی قیاسی در مصاحبه با جراید وقت، دودستگی و بیحمیتی و کمکاری غیربومیها را عامل ناکامی تیمش ذکر کرده و البته افزوده است قدرت بدنی تیم هم در حد خوبی نیست و اینکه نباید از او انتظار معجزه داشت.
نخواندن دخل و خرج هم عامل دیگری برای مالکان ابومسلم بود؛ جایی که از ۱۶ تیم حاضر فقط ۵ تیم پرسپولیس، شهباز، دارایی، آرارات و ابومسلم خصوصی بودند و قطعا رقابت با تیمهایی که به چاه نفت بودجه دولتی متصلاند، پردوام نخواهد بود. مشکلی که هنوز هم پس از سالها مشهد و خراسان با آن دستبهگریبان است و هیچ مسئولی هم پاسخ نداده که چرا خراسان در استفاده از بودجه دولتی، همچون فرزند اندر است؟
بیانگیزگی مهدی عسگرخانی هم یکیدیگر از علل ناکامی سیاهجامگان بود. او هرچند جزو بهترینهای ابومسلم در لیگ چهارم بود، حقکشی آشکار در تیمملی درعمل باعث افت انگیزهاش شده بود. عسگرخانی که در غیاب حجازی مصدوم، لایقترین دروازهبان لیگ بود، درحالی در جامملتهای آسیا ذخیره منصور رشیدی شد که در فهرست اولیه اصلا رشیدی انتخاب نشده بود! اما رشیدی با اجرای شوی قهر و خداحافظی و البته حمایت مدیران تاج، سنگربان اصلی تیمملی شد. عسگرخانی درحالیکه در فهرست منتخبان المپیک مونترال بود، در آخرین دقایق و درست قبل از پرواز با قلم قرمز مواجه شد تا اینبار هم حق شهرستانیها ضایع شود. مهدی در نیمفصل دوم بعد از این اتفاقات هیچگاه دیگر آن گربه چالاک فصل قبل نشد!
البته از قرعه نامناسب هم نباید غفلت کرد. ۳ دیدار حساس آخر فصل در خارج از خانه هم نشان داد که این فصل قرعه هم با مشکیها سازگار نیست تا نماینده خراسان در پایان فصل با کسب ۲۰ امتیاز از ۴ پیروزی، ۱۲ مساوی و ۱۴ شکست، ۲۶گل خورده و ۹گل زده با تفاضل گل منفی ۱۷ در رتبه آخر قرار گیرد. پاس با ۳۹، پرسپولیس با ۳۷، شهباز با ۳۶، تاج و دارایی با ۳۵، نیروی اهواز با ۳۴، ملوان با ۳۳، هما و ماشینسازی با ۳۲، بانکملی با ۲۶، برق شیراز و آرارات با ۲۵، نفت آبادان و سپاهان با ۲۴ و ذوبآهن با ۲۳ امتیاز بالاتر از ابومسلم قرار گرفتند تا سیاهجامگان بهعنوان سهمیه شهرستانیها و آرارات بهعنوان سهمیه تهرانیها به لیگ پایینتر سقوط کنند.
دروازهبانان: مهدی عسگرخانی، حسن انصاری و مرتضی اعتمادی.
خط دفاع: علیرضا گیلعرب، علیرضا طاقهچیان، حسین امیدوار، اکبر میثاقیان، برادران مسیحنیا (مسیح و علی)، حسین عبادزاده و محمد پنجعلی.
خط میانی: محسن بمانی، ابوالفضل صفوی، مهدی موسوی، رضا حشمت مهاجر، احمدرضا قلیچخانی، عباس موسیوند و وهاب نیسیانپور.
خط حمله: کریم مسرور، جلیل قوچاننژاد، محمود ابراهیمزاده، رضا جاهدی، غلامرضا برهانزاده، حسین قلیزاده و البته علی جقوقی، محمد هوشیار، علی نیکخو، محمدرضا حسنزاده و محمود سید هم در فهرست این تیم بودند.
مربی: کولسکو و سیدمهدی قیاسی.